حکمت خسروانی
- روزانه
-
جوانمرد
جوانمرد جانش را به خدا داد
عزائیل دست جوانمرد را گرفت و بوسید و گفت: آخرین نفست را به من بده باید برویم. جوانمرد گفت: هرگز،…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمرد با خون خویش می نویسد
جوان از زمان بیمناک بود، از عبور بی محابا و شتابناکش. میگفت: دست های زمان از طوفان است، می آید…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
دل بی تعلق جوانمرد
حکمت از بهشت می آید ، با هفتاد هزار فرشته همراهش، شهر به شهر و کوی به کوی می گردد.…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
خدا جوانمرد را رها نمی کند
جوانمرد می گفت: مردم با مردم درگیرند و ما با خدا، درگیری مردم با مردم روزی تمام خواهد شد. درگیری…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
پند پیر به جوانمردان
آن پیرمرد همیشه خاموش بود و هرگز سخن نمی گفت. اما آن روز سخن گفت، آن روز که جوانمردان از…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمرد کنار بساط خدا
خداوند بساط محبتش را پهن کرد و گروهی بر آن نشستند. جوانمرد آمد و گفت: خدایا ! نه من کنار…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمردی و پاکی و بی باکی
عالمان دلشوره داشتند از ملاقات با خدا، روز و شب و شب و روز علم می اندوختند. زاهدان دلشوره داشتند…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمرد خندید و جوانمرد چرخید
رو به بالا و رو به پایین نماز می خواند. رو به چپ و رو به راست، به رکوع میرفت.…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمرد و راه های رسیدن به خدا
مردم میگفتند راه های رسیدن به خدا بسیار است. جوانمرد اما میگفت دو راه است و بیشتر نیست. یکی را…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
پیشکش جوانمرد به خدا
به جوانمرد گفتند: از این دنیا چه با خود ببریم که آنجا نباشد و چه به خداوند پیشکش کنیم که…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمرد ، دوای بیداری
آن مرد طبیب بود و می گفت: جهان بیمارستانی است بی سر و سامان. هر کس بیماری دارد و هر…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
دریای جوانمرد بی نهنگ است
جوانمرد گفت: خدایا! راههای تو بسیار است، اما از هر راهی که می روم شلوغ است و پرهیاهو. من راهی…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
جوانمردی به جان است نه به جامه
مردی به نزد جوانمرد آمد و گفت: تبر کی می خواهم ، جامه ات را، تا منم نیز از جوانمردی…
بیشتر بخوانید » -
جوانمرد
روایت دوم – بر سفره ی جوانمرد
اگر گرسنه ای تنها بر سفره ی جوانمرد بنشین، او نام تو را نخواهد نپرسید. اگر غریبی و گمشده، تنها بر سفره…
بیشتر بخوانید »