جوانمرد
جوانمرد ، دوای بیداری
آن مرد طبیب بود و می گفت: جهان بیمارستانی است بی سر و سامان. هر کس بیماری دارد و هر کس دوایی میخواهید.
هزاران هزار بیماری، افسوس، اما هزاران هزار دوا را چطور توان یافت؟
جوانمرد اما میگفت: ما همه یک بیماری داریم. خواب و دوایی نیست، جز بیداری.