سوم نوروز است. حتی فیلسوفان بزرگ مانند دکتر دینانی وقتی به نوروز میرسند به نو شدن طبیعت اشاره میکنند و در نهایت گریزی به نو شدن اندیشه و تعقل و فکر میزنند و آن را به فال نیک میگیرند. من اما بیشتر از هر کسی در این نو شدن مرگ را می بینم که اگر مرگ نباشد، نو شدن معنی ندارد. در ذهن من سنگ مرده شور خانه با اطاقهای زایمان ارتباط مستقیم دارد. تا سال ۹۵ نمیرد سال ۹۶ نمی زاید ! در حقیقت احساس میکنم، هر سال مردمان تولد خود را جشن میگیرند یا نوروز را جشن میگیرند تا از درد یک حقیقت فرار کنند. می خواهند چشمانشان را ببندند که با هر سالگرد تولد و با هر نو شدن سال ، یک سال به مرگ خود نزدیکتر می شوند. البته عارفان این نزدیک شدن به مرگ را لحظه به لحظه درک میکنند ولی مردم عادی برایش سالگرد میگیرند، سالگرد تولد، نو شدن سال و چه احمقانه جشن میگیرند، سفره هفت سین میگذارند، با قرآنی در وسط و دیوان حافظی در کنار آن! و از آن عکس میگیرند ! اینها را برای تسکین یک درد بزرگ انجام میدهند. آن درد این است: یک سال دیگر هم به گذشته پیوست و نابود شد و یک سال دیگر به مرگ نزدیکتر شدیم ! دوست ندارند به این درد فکر کنند. مردم این دیار مرگ را درک نمی کنند ! اگر چه بارها در بهشت زهرا و گورستان ها قدم بزنند، قدم بزنند و دنبال قبر مردگان بگردند! باز سر هر سال که میگذرد مرگ را درک نمی کنند و گذر هر سال را جشن میگیرند ! عجب مردمانی ! از این دست مردمان هستند کسانی که غم خود را به پیش مشاوری نادان و جاهل میبرند ، تا یاد بگیرند که کاوش کنند که چرا غمگینند، مشاور میگوید مردم باید بدانند که چرا بخشیده نمی شوند ! مشاور نمیگوید آنچه کاشته ای درو می کنی ! مشاور احمق و نادان است ! و کسی که حرفش را باور میکند ، مرگ را یا نمی بیند یا بسیار دور دست می بیند. تصویر پست عکس قبر مردیست که در تاریخ مرده است. نام فامیلی اش را برای احترام به روح خودش حذف کرده ام! چون انسان بزرگی بوده است. کسی به یاد مردگان نیست. به اخلاف و اسلاف ربطی ندارد. مرزی بین مرگ و زندگی کشیده شده است و زندگان معیشت (معاش) خود را به معاد خود ترجیح میدهند. زندگی میکنند، مانند زالویی که تا لحظه ترکیدن از خون می مکد و آنگاه منبع خون را رها میکند و به گوشه ای میوفتد، به زندگی می چسبند و زندگی میکنند و زندگی می خواهند، بی آنکه به یاد مردگان باشند و بی آنکه بدانند زندگی امروزشان را مدیون مرگ مردگان اند و به زودی مرگشان نوید زندگی دیگران خواهد شد. به راستی که بیشتر مردم از غافلین هستند.