زیباترین رقصی که دیده ام ، رقص برای نان
در این رقص که سماع عارفان پیشش مانند قطره ایست در برابر دریا، لعنت و رحمت هایی دیدم که اینجا مینویسم که ثبت شود.
لعنت خداوند بر باعث و بانی فقر
لعنت خداوند بر آن خائنانی که کودکان کار را پایان نامه رشته های شوم و منحوسشان قرار میدهند و از آنان استفاده ابزاری می کنند که بفهمند بازی چه تاثیری بر آنان دارد. ای نادان! شکم گرسنه را نان دهند نه بازی !
رحمت خدا بر آن مرد بیابانی که فرمود:
هر کسی که در این سرای درآمد، آبش دهید، نانش دهید، از ایمانش مپرسید، که آنکه در نزد حق تعالی به جان است، بر خوان بوالحسن به نان ارزد.
و گفت: اگر آنچه در دل من است قطره یی بیرون آید جهان چنان شود که در عهد نوح، علیه السلام.
و گفت: اگراز ترکستان تا بدر شام کسی را خاری در انگشت شود آن از آن منست و همچنین از ترک تا شام کسی را قدم در سنگ آید زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلیست آن دل از آن منست.
و یادآوری برای آراسپ:
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
غم انکیز است