آمریکا در افغانسان شکست خورد
وقتی از دیرباز دوران افغانستان را به یاد می آورم همیشه در آن کشور سایه جنگ بر زندگی افغان ها که زمانی مهد شعر و ادب و هنر و فلسفه و حکمت بودند چنان چیره شده است که گویی وقتی به فیلم های امروز مردم افغانستان نگاه میکنیم به چهل سال پیش بازگشته ایم.
از تفکر در امور افغانسان به چند مساله مهم میرسم که آنها را اینجا مینویسم تا باقی بماند.
آمریکا پلیس توانمند جهان نیست
آمریکا شاید قوی ترین ارتش و نیروی های مسلح جهان را داشته باشد اما در نقشی که به عنوان پلیس دنیا بازی میکند و سازمان ملل را بازیچه خود قرار می دهد هرگز موفق نبوده است. من از همان اول میدانستم که واقعه ۱۱ سپتامبر نمیتواند کار القاعده که یک گروه بادیه نشین وحشی بودند باشد. حتی نمیتوانست کار عربستان سعودی باشد.
آن عملیات به قدری پیچیده و مهندسی شده بود که نه عربستان و نه القاعده نمیتوانستند در آن دخیل باشند. اینکه تمام یهودی ها در آن روز سر کار نرفتند. سیستم پدافندی شهر نیویورک یکی از قوی ترین سیستم های پدافندی جهان به شمار میرود. آن دو هواپیما که خود را به برج های دوقلوی آمریکا کوبیدند کلاغ نبودند که از چشم رادار های شهر نیویورک مخفی شوند.
بعدها از وزیر دفاع جورج بوش Colin Powel در یک ویدئوی طولانی قضیه تئوری توطئه را دیدم و تقریبا به چیزی که خودم حدس میزدم یقین پیدا کردم. انداختن برج های دوقلوی آمریکا تحت نظر خود CIA و با فشار لابی صهیونیست انجام شد. تا آمریکا در منطقه خاورمیانه نفوذ داشته باشد. حضور آمریکا در منطقه ای که بیشتر انرژی جهان را تولید میکند برایش بسیار حائز اهمیت بود.
آنها با بهانه های مختلف افغانستان و عراق را به تصرف خود درآوردند و سپس میخواستند به ایران حمله کنند و زهی خیال باطل. بهانه آنها برای حمله به افغانستان همان انداختن برج های دوقلو به دست مثلا القاعده بود که افغانسان را تصرف کردند و آخرسر در زمان اوباما با کشتن اسامه بن لادن به اصطلاح انتقام گرفتند اما مانند هزاران هزار نیروی آمریکایی در افغانستان، عواقبی مانند تحلیل نیروها و صدها کشته در جنگهای پارتیزانی در افغانستان داشت که کشور های عضو ناتو نیز از این گزند در امان نمانند و بسیاری از سربازان خود را در افغانستان از دست دادند. آخر در زمان بایدن چیزی که ترامپ هم به آن رسیده بود یعنی تخلیه افغانستان و برگشت مفتضحانه به کشورشان رخ داد. در این میان چیزی که افغانستان به دست آورد همان سلطه اسلام افراطی طالبان و سلطه قوم وحشی طالبان بر کشور افغانسان بود که گویی در یک هفته افغانسان به چهل سال پیش بازگشت. افغانستان ویتنام آمریکا شد و آمریکا در این جنگ با افغانستان شکست خورد.
نقشه بعدی آمریکایی ها که به اجرا گذاشتند اشغال عراق در دهه هشتاد و سرنگونی صدام حسین بود. اشغال عراق به بهانه تولید سلاح های کشتار جمعی یا به اصطلاح WMD – Weapons of Mass Destructions انجام گرفت ، اما بعد از سرنگونی صدام هیچ گونه اثری از سلاح های کشتار جمعی در عراق پیدا نشد.
نقشه آمریکا بعد از اشغال افغانستان Q or N بود یعنی IraN یا IraQ ، اما آنها ریسک نکردند و Q را انتخاب کردند. آنها در عراق هم به گل نشستند البته تا حدی به هدف اصلی خود که دستری به منابع انرژی بود دست یافتند. در همین شرایط وقوع داعش بوجود آمد که منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد، آنها مجبور بودند که با داعش هم مبارزه کنند. داعش عملیات های تروریستی زیادی در عراق، سوریه و اروپا انجام داد و کل اروپا را در وحشتی دهشتناک فرو برد. اما بزرگترین دشمن داعش ایران بود، آنها هرگز به جز یکی دو عملیات کوچک در حرم امام و مجلس نتوانستند در ایران کار تروریستی انجام دهندو نابودی خود داعش به دست نیروی برتر منطقه یعنی ایران و سپس روسیه انجام گرفت. اگر روسیه با پشتیبانی هوایی مواضع داعش را بمباران میکرد، ایرانی ها بر روی زمین در جنگ های تن به تن و پارتیزانی داعش را از پا درآوردند.
باری آمریکا فهمید که نمیتواند هرگز با ایران بجنگند، بهانه آمریکا برای حمله به ایران دستیابی ایران به سلاح هسته بود که خودشان هم میدانستند که ایران سلاح هسته ای ندارد ، اما با تحریم های گسترده بر مردم به ترس زیادی که از قدرت گرفتن ایران داشتند سعی کردند با مشکلات اقتصادی درون ایران گره بزنند که در حوزه تحریم ها تا حدی هم موفق بودند. برای همین است که دولت جدید آمریکا بسیار مشتاق است که ایران به برجام برگردد. آنها فهمیدند که ایران نه افغانستان است و نه عراق و جنگ با ایران خیلی امکان پذیر نیست. لذا با دست پس میزنند و با پا پیش میکشند.
نتیجه گیری
نمیدانم این اصطلاح پیروزی خون بر شمشیر از چه زمانی بر سر زبان ها افتاد. از واژه شمشیر شاید بتوان گفت که به دوران قبل از دوران صفوی بر میگردد. شاید از قیام امام حسین بر یزید زمان باشد. در آن زمان به ظاهر امام حسین و یارانش سرکوب شده و شکست خوردند ، اما تاریخ یکسان نمیماند، و امروز اگرچه بعد از هزار و سیصد و چهل سال هنوز مردم برای مظلومیت حسین میگریند اما من حسین را پیروز آن جنگ میدانم. پیروزی او بود که به گاندی درس داد که چگونه هند را از چنگال انگلستان خارج کند و گاندی به صراحت به قیام حسین ابن علی اشاره میکند و امروزه نیز هند تنها کشور غیر مسلمانی است که در آن روز عاشورا تعطیل رسمی است.
بله ، سرکوب و کشتار و تفنگ و زندان و ابزار آلات جنگی همیشه پاسخگو نیست و در نهایت حق طلوع میکند و اگر مردم افغانستان امروز شاهد این سرکوب های خشن هستند ، باید به طلوع صبح روشنایی امید داشته باشند. همانطور که بعد از بیست سال آمریکایی ها آنجا را ترک کردند، طالبان نیز دیر یا زود تمام میشود.
همچنین میتوان نتیجه گرفت که آمریکا و کشور های عضو ناتو ، قدرت های پوشالی هستند و اوج قدرت آنها کشتن و سلاخی صدها هزار نفر انسان بی گناه با بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی بود و پس از آن دیگر دنیا عوض شد. اگر هم آنها امروز در حال ترک منطقه خاور میانه هستند به اقتضای منافعشان هست چراکه طبق معاهده اقلیمی پاریس استفاده از سوخت های فسیلی به سرعت محدود میشود و شیوه های نوین انرژی های برگشت پذیر جای آنها را خواهد گرفت که باز ایران جز کشور های برتر در این حوزه خواهد بود. ایران حدودا چهار برابر کل قاره اروپا آفتاب دارد و آفتابی که در ایران میتوابد متفاوت است چرا که عرض جغرافیایی پایین تری دارد و آفتاب عمودی تر به ایران می تابد. داغ ترین نقطه جهان جایی در کویر لوت ایران است. فعلا مشکلات داخلی ایران مشکلات اقتصادی مردم و سوء مدیریت است که در صورت غلبه بر این مشکلات ایران میتواند یکی از برترین کشور های جهان در حوزه تولید انواع مختلف انرژی و صدور آن به کشور های دیگر باشد. اما من نمیدانم چه زمانی این رویاهای من محقق خواهد شد. تنها می توانم بگویم که چو ایران نباشد، تن من مباد.
آراسپ کاظمیان یکم شهریور ۱۴۰۰