جوانمرد
روایت دوم – بر سفره ی جوانمرد

اگر گرسنه ای تنها بر سفره ی جوانمرد بنشین، او نام تو را نخواهد نپرسید. اگر غریبی و گمشده، تنها بر سفره جوانمرد بنشین، او از ایمان تو نخواهد پرسید.
جوانمرد است که میگوید از نام و ایمان کسان نپرسید و بی پرسشی ، نان دهید. اوست که م یگوید کسی که بر خوانخدا به جان ارزد، البته بر سفره ی جوانمرد به نان ارزد!