تغییر فصول
نوزدهم مهر ماه ۹۶ است. دیگر شب ها زود تاریک میشوند. همه چیز مانند سال های ۹۰ و ۹۱ شده است. چقدر ایمیل، چقدر کذب! چقدر زیر باران و برف ماندن در یک میدان کوچک، روی ترافیک پل سئول گیر کردن، کوچه تاریک و خونه نیمه ساز کوچه پس کوچه های پارک وی! بره هایی که با پاسبانی سگ گله از روی پل خیابان اشرفی اصفهانی رد میشدند خودشان گرگ شده اند و سگ پاسبان را سالهاست که دریده اند. دزدان همگی خود همره این قافله شده اند. با هم دسیسه کرده اند. اگر یک ماده می تواند به تنهایی اینقدر پلید باشد، کذب بر نفس جاری کند، باید بی اندیشم که دو ماده چقدر میتوانند پلید باشند و چه احمق از کسی که ماده را ماده بخواند !
کاری نمیتوان کرد. وقتی اینستاگرم هم پر شده از خاله و عمه و فک و فامیل، و ایضا دیگر شبکه های اجتماعی ، باید سر را به مهر سکوت به سجده برد. شاید همین پست هم آخرین پست من در این سایت باشد. شاید این سایت را هم مانند بقیه چیزها از بیخ و بن خراب کنم. دکتر دینانی هم در باب زن بالاخره لب به سخن گشود: سطحی نگرند و قوه درک کلیات را ندارند، بسیار حساسند، اما به همان اندازه در برابر درد و رنج توانمندتر از مردانند. ولی اینها را جایی مگویید، دنیای امروز خوشش نمی داند از ناقص العقلی زن کسی حرف بزند.
راست میگوید، دنیای امروز دنیای فمینیست هاست، وقتی زن شوهر دار به راحتی به شوهر خود خیانت میکند. تو از عدم خلوص یک کذابه نرنج !
چه زیبا گفته است نیچه:
مردان موجوداتی حقیقتگرایند ولی زنان موجوداتی سطحینگرند…، نان این همه دلیل برای سر افکندگی دارند؛به خاطر این همه خرده بینی بی معنا؛این همه سطحی گری و خانم معلم بازی و گستاخی حقیر و ولنگاری حقیر و جسارت حقیر که در وجودشان نهفته است ـفقط بررسی رفتار او با کودکان کافی است!ـ و تا کنون ترس از مرد اینها همه را از ریشه بخوبی خفه و مهار کرده بوده است.
و همه میدانیم در زمان ابن سینا هم اینستاگرم نبود که ماده الاغی به کذب بگوید اینستاگرم ندارم و … با این حال چه خوب شرح داد این ذات پلید را:
جمله حقوق زن، صیانت و حفظ اوست که مرد وی را از فریب و خیانت دیگران مصون بدارد؛ زیرا در شهوت با مرد شریک است و جالب توجه بوده و مردها را به سوی خود می خواند و با این وصف زود هم فریب می خورد و کمتر فرمانبر عقل است.
چه نفهمی بود آنکه کتاب مردی در تبعید ابدی را میخواند و فکر میکرد ملاصدرا را پیدا کرده! که متوسل به نیرنگ و دروغ و کذب شد و آخر دست در آخور روانشناسان یافت شد، احتمالا نمی دانست که ملاصدرا گفته است:
و از جمله فوائد آفرینش زمین برای انسان این است که خداوند آن را بستری برای زاد و ولد حیوانات گوناگون قرار داده است که بعضی برای خوردن هستند و بعضی برای سواری و زینت و بعضی برای حمل بار خلق شده اند و بعضی از این حیوانات هم [زنان] برای ازدواج خلق شده اند.
مولانا هم که کار را در جای جای مثنوی تمام کرده :
«وصف حیوانی بود بر زن فزون/زانک سوی رنگ و بو دارد رکون»،«چون زنی از کار بد شد روی زرد/مسخ کرد او را خدا و زهره کرد»،«چون غزا ندهد زنان را هیچ دست/کی دهد آنک جهاد اکبرست»، «نفس خود را زن شناس از زن بتر/زانک زن جزویست نفست کل شر»
به گفته حضرت استاد دینانی زنان تحمل زیادی دارند در تحمل درد و رنج. یحتمل دگرگونی حال و احوال بخاطر تغییر فصل است.
آنها خود هر چه کسب میکنند چیزی خواهد بود که دست خود کاشته اند و خدا ظالم نیست و حال مانده است که آنها خود کاشته را درو کنند. مانده است …